Music Cool

Music Cool

آموزش ساز فلوت -همه ی کد های بازی های جی تی ای - لگو سازی - کتاب های هوپا
Music Cool

Music Cool

آموزش ساز فلوت -همه ی کد های بازی های جی تی ای - لگو سازی - کتاب های هوپا

اشتباه شد پایینی 

سلام پوسته ی بلاگم عوض شد قشنگه.؟

داستان‌های علمی‌تخیلی کرکس نویسنده: والتر باله- ، اروین کلس- در میان محوطه‌ی بتونی و پرت کارخانه‌ی خودروسازی کرکس، موتور ماشین شاسی‌بلندی به غرش درآمد، ماشین از جا کنده شد و به‌سرعت محوطه را ترک کرد. در آسمان باز شده بود و باران سیل‌آسا می‌بارید، طوریکه زمین حسابی خیس و سُر شده بود، اما راننده‌ عین خیالش نبود. پایش را گذاشته بود روی گاز، توی محوطه‌ی بی‌در‌وپی... بیشتر بخوانید دنیای آدم‌نباتی‌ها 1/ سفیر شهر آدم‌نباتی‌ها نویسنده: ضحی کاظمی- تصویرگر: سوسن آذری- نمی‌دانم جورابم را چه‌کار کنم، اگر دور بیندازم روبات زباله‌دان ۰۲۱ متوجه می‌شود و گزارش می‌دهد. اگر قاطی لباس‌های کثیف بیندازم، باز هم روبات لباسشویی ۰۳۲ گزارش مورد مشکوک می‌دهد، بهتر است خودم با دست بشویم. تا حالا چیزی را با دست نشسته‌ام. می‌روم سمت دستشویی که جوراب را بشویم که صدای در اتاق را می‌ش... بیشتر بخوانید دنیای آدم‌نباتی‌ها 2/ مادر آدم‌نباتی نویسنده: ضحی کاظمی- تصویرگر: سوسن آذری- مادر بچه‌اش را همان‌طور با پای لخت بلند می‌کند و سروصورتش را می‌بوسد و شکمش را قلقلک می‌دهد. بچه قهقهه می‌زند. من و تارا ناخوداگاه همراه بچه می‌خندیم. تا جایی که یادم هست. بیشتر بخوانید ماه‌نوش و صورتک‌های آسمانی 1/ جادوی ستارگان نویسنده: مریا یزدانی- تصویرگر: آیدین سلسبیلی- وقتی قایق به صخره‌ی بعدی خورد، خارپشت پرید روی قایق و زیر شنل بنفش ماه‌نوش قایم شد. دماغش را بیرون داد که خفه نشود. مرد مومیایی که معمولاً بعضی از مسافرانش را خفه می‌کرد یا از آن‌ها مجسمه‌های مومی‌ و نمکی می‌ساخت، دوباره مسافر جابه‌جا می‌کرد! اما این مسافر خیلی فرق داشت! یک پریِ‌دریایی خوش‌بَر و رو!... بیشتر بخوانید ماه‌نوش و صورتک‌های آسمانی 2/ ترانه‌های توکانا نویسنده: مریا یزدانی- تصویرگر: آیدین سلسبیلی- پیرزن درِ قابلمه را برداشت. در کاسه‌ای که از یک جمجمه ساخته شده بود، چند ملاقه آش کشید و با یک کاسه ترشی جلوی ماه‌نوش گذاشت و گفت: «آشِ‌جلبک پختم. هوم! چه بویی داره! این هم ترشی بچه‌موشه. خودم درستش کردم! ترد و رسیده است!» و ادامه داد: «بخور تا یه‌کم جون بگیری! نگاش کن! یه‌ذره گوشت به تنش نیست.» خود... بیشتر بخوانید

داستان‌های پلیسی و معمایی کارآگاه جرقه، سگِ پلیس‌مخفی 1/ جرقه و مسابقه‌ی سگ پلیس نویسنده: لزلی گیبس- تصویرگر: استیون مایکل کینگ- «جرقه» شجاع، باهوش و خیلی تَر‌و‌فِرز است و دوست دارد سگِ پلیس شود. ولی جرقّه شبیه سگ‌های پلیس نیست. خانواده‌اش سگ‌های عروسکی و خانگی هستند و هیچ‌کدام تا حالا همچین شغل‌هایی نداشته‌اند. اما جرقّه عاشق ماجراجویی است و تصمیم گرفته در آزمون سگِ پلیس کلانتری شهر آفتابگردان شرکت کند. بیشتر بخوانید کارآگاه جرقه، سگ پلیس‌مخفی 2/ جرقه و آموزشگاه پلیس نویسنده: لزلی گیبس- تصویرگر: استیون مایکل کینگ- امروز آموزش «جرقّه» شروع می‌شود. جرقّه آموزش می‌بیند که یک سگِ پلیسِ مخفی شود. آزمون‌های سگِ پلیس سخت بودند و دوره‌ی آموزشی مهارت‌ها سخت‌تر. ولی جرقّه و دوست جدیدش، «شکر‌پنیر» یک چالش اضافی هم دارند تا «گروهبان‌سخت‌پسند» بتواند مهارت‌ کارآگاهی‌شان را هم بسنجند. بیشتر بخوانید کارآگاه جرقه، سگ پلیس‌مخفی 3/ جرقه و دزدِ تاجِ جواهر‌نشان نویسنده: لزلی گیبس- تصویرگر: استیون مایکل کینگ- قلب «جرقّه» تاپ‌تاپ می‌زند. حالا دیگر در کلانتری شهر آفتابگردان استخدام شده و اولین مأموریتش به عنوان یک سگِ پلیس مخفی این است که دزدِ تاج جواهر‌نشان را شناسایی کند. بیشتر بخوانید کارآگاه جرقه، سگ پلیس‌مخفی 4/جرقه و دزدِ سگ‌های عروسکی نویسنده: لزلی گیبس- تصویرگر: استیون مایکل کینگ- «جرقّه» به‌عنوان یک سگِ پلیسِ مخفی اولین پرونده‌اش حل کرده. ولی این‌دفعه مأموریتش فرق می‌کند. این دفعه آبجی‌اش، «کریستال» را دزدیده‌‌اند. غیر از کریستال دو تا سگ عروسکیِ کیفی دیگر هم توی مراسم فرشِ قرمزِ سینما توی شهر آفتابگردان دزدیده شده‌اند. بیشتر بخوانید کارآگاه لئوپل و دستیار مخفی‌اش نویسنده: آن ایوون فولیو- تصویرگر: امانوئل مسرون- وقتی جوراب‌های راه‌راه خانم همسایه بارها و بارها غیبش می‌زند یا اسباب و اثاثیه‌ی قصر آقای گنزاک خودبه‌خود جابه‌جا می‌شوند، برای حلّ معما باید سراغ چه کسانی رفت؟ «کارآگاه‌لئوپل» و دستیارش، «فیلیبرت». یک گربه‌ی باهوش، زرنگ و شکمو که بیشتر از هر چیزی دلش تفریح و گردش می‌خواهد و به نظرش حل‌کردن سخت‌ترین... بیشتر بخوانید همه‌ی پرسش‌های اشتباه 1/ کیه این وقت شب؟ نویسنده: لمونی اسنیکت- تصویرگر: ست- شهری بود و دختری و سرقتی. من در شهر زندگی می‌کردم، مأمور شده بودم که سرقت را بررسی کنم و فکر نمی‌کردم دختر ربطی بهش داشته باشد. تقریباً سیزده‌ساله بودم و اشتباه می‌کردم. راجع‌به تمامش اشتباه می‌کردم. باید این سؤال را می‌پرسیدم که «چرا کسی باید بگوید چیزی‌اش دزدیده شده، وقتی آن‌چیز از اول مال او نبود... بیشتر بخوانید همه‌ی پرسش‌های اشتباه 2/ آخرین‌بار کی دیدیش؟ نویسنده: لمونی اسنیکت- تصویرگر: ست- شهری بود و مجسمه‌ای و کسی که او را دزدیده بودند. همان‌وقتی که در شهر بودم، مأمور شدم آن فرد را نجات دهم و فکر می‌کردم مجسمه برای همیشه از دست رفته. تقریباً سیزده‌ساله بودم و اشتباه می‌کردم. راجع‌به تمامش اشتباه می‌کردم. باید این سؤال را می‌پرسیدم که «چطور ممکن است کسی که گم ‌شده هم‌زمان دوجا باشد؟» ... بیشتر بخوانید گناه فرار نویسنده: کریستف لئون- بالا بردنش را ندیدم، اما بر‌عکس خواباندنش را حس کردم. کشیده‌ای که همیشه به یاد خواهم داشت. سکوتی را که داخل ماشین حکمفرماست مزه‌مزه می‌کنم. تا یک لحظه پیش عین زغال گُر گرفته بودم؛ اما حالا آرام آرامم، مثل دریای روغن ... آرامشم شکوهمندانه است. راستش خودم هم تعجب می‌کنم. می‌دانم که بازی را برده‌ام. ای... بیشتر بخوانید

اخبار جدید تر از جدید تر از جدید

جادوهای باستانی به قلم کلی بارنهیل برای نخستین بار در ایران این نویسنده تاکنون جوایز زیادی در بخش کتاب‌های کودک و نوجوان منتشر شده خود در کارنامه دارد و به تازگی آخرین کتاب وی نیز، «دختری که ماه نوشید» برنده قدیمی‌ترین جایزه کودک و نوجوان جهان، جایزه نیوبری شده است. داستان «پسر زن جادوگر» بارنهیل که در سال ۲۰۱۵ به انتشار رسید، در همان ماه‌های ابتدایی با استق... بیشتر بخوانید اشتراک گذاری