Music Cool

Music Cool

آموزش ساز فلوت -همه ی کد های بازی های جی تی ای - لگو سازی - کتاب های هوپا
Music Cool

Music Cool

آموزش ساز فلوت -همه ی کد های بازی های جی تی ای - لگو سازی - کتاب های هوپا

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 5/ معمای موشالیزا

تصویرگر:
مت وولف
آهی کشیدم و گفتم: «هیچ‌جا سوراخ‌موشِ خودِ موش نمی‌شه.» دیروقت بود و از اینکه برگشته بودم خانه خوشحال بودم. ولی وقتی از راه‌پله‌ی جلویی خانه بالا رفتم، فوری فهمیدم یک جای کار می‌لنگد. چرا درِ خانه باز بود؟ من که صبح قفلش کرده بودم. و چرا چراغ طبقه‌ی بالا روشن بود؟ من وقتی از خانه بیرون می‌روم، همیشه ...

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 6/ چهار موش در اعماق جنگل تله‌موش

تصویرگر:
لَری کیز
خیلی حالم خرابه دکتر خزآرام، نه؟! روی مبل مطبِ روان‌موش‌پزشکم، دکتر خزآرام، ولو شده بودم. با اینکه مبلِ راحتی بود و از پشمِ گرم و نرمِ گربه درست شده بود، اما من خیلی راحت نبودم، بیشتر نگران بودم. ـ دکتر خزآرام! خیلی حالم خرابه! نه؟ دکتر خزآرام به پشتیِ صندلی‌اش تکیه داد و با آن لهجه‌ی خنده‌دارش گفت:...

مومی ترول‌ها 1/ ترول‌های کوچک و سیل بزرگ

نویسنده:
تصویرگر:
ترولک که کم‌کم ترس برش داشته بود، در گوش مادرش زمزمه کرد: «توی جنگل جانوران خطرناک هم وجود دارند؟» مادرش گفت: «خیلی کم. ولی شاید بهتر باشه کمی تندتر راه بریم. اگه بر فرض محال حیوون خطرناکی سرِ راهمان سبز شد، شاید به‌خاطر جثه‌ی کوچکمون نتونه ما رو ببینه.» ترولک ناگهان محکم دست مادرش را گرفت و گفت: «ن...

مومی ترول‌ها 2/ ترولک و ستاره‌ی دنباله‌دار

نویسنده:
تصویرگر:
درست همان‌روزی که پدر ترولک ساختنِ پل زیبای رودخانه را به پایان رساند، بوبو با آن اندام ظریفش موفق به کشفی تازه و عجیب شد. توانست راه جدیدی پیدا کند! راهی که یکراست می‌رفت میان جنگلِ انبوه و پُر‌سایه. بوبو چند دقیقه‌ای سرِ جا ایستاد و به راه چشم دوخت. با خودش فکر کرد: «حتماً باید درباره‌ی این راه با...

مومی ترول‌ها 3/ کلاه جادو

نویسنده:
تصویرگر:
ترولک از خواب بیدار شد و بی‌آنکه بداند کجاست، مدتی به سقف خیره ماند. او صد روز و صد شب را در خواب گذرانده بود و اکنون رؤیاها دور‌و‌برش پرسه می‌زدند و با جار و جنجال او را به دنیای خواب باز می‌خواندند. اما همین‌که چرخید تا خودش را در حالتِ راحتی قرار دهد، چیزی دید که رؤیاها پاک از سرش پریدند، خواب هم...

قصه‌های باپدرومادر 4/ چگونه تنظیمات پدر و مادر خود را به‌روزرسانی کنیم؟

نویسنده:
همین‌الان همه‌ی کتاب‌های جغرافی‌ام را انداختم دور. نبینم ناراحتشان باشی، چون همه‌اش تقصیر خودشان است. کل تعطیلات کریسمس را لم داده بودند توی اتاقم و کوهِ تکالیفی را که باید انجام می‌دادم مسخره می‌کردند. تا امروز که دیگر طاقتم طاق شد. شوتشان کردم توی سطل آشغال، کنار یک‌مشت چایی‌کیسه‌ای و یک چیز سوخته...

مامورZ یک/ مامورZ با جنگجوی نقاب‌دار روبه‌رو می‌شود

نویسنده:
مارک هادون
مشکل اینجاست که نمی‌توانیم تصمیم بگیریم که روزمان چه‌‌طوری باشد، خوب یا بد یا معمولی! اما اگر چشم‌ها را ببندیم، دیگر فرقی نمی‌کند که چه‌جور روزی است. می‌شود به سفری اکتشافی توی صحرا رفت. می‌شود یک دانشمند توی یک مجموعه‌ی فضایی روی کره‌ی ماه بود. می‌شود از پنجره بیرون را نگاه کرد و فکر کرد که همین‌ال...

اپل و رین

نویسنده:
سارا کروسان
حالا که آن‌قدر بزرگ شده‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‏ام تا بتوانم داستان بگویم، نمی‌‌‌‌‌‌‏دانم چیزی که به یاد می‌‌‌‌‌‌‏آورم، واقعاً اتفاق افتاده ‌یا فقط ساخته‌‌‌‌‌‌‏ی ذهنم است. درباره‌‌‌‌‌‌‏ی فراموشیِ دوران کودکی، جایی خوانده‌‌‌‌‌‌‏ام که نمی‌‌‌‌‌‌‏توانیم از سال‌‌‌‌‌‌‏های آغازین دوران کودکی‌‌‌‌‌‌‏مان خاطره‌‌‌...

از چهارشنبه ی هفته ی بعد باز میشه . هنوزکامل نیست

برای لگو سازی بامن هستید